روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.
روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان برای هر انسان برادری ست.
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه ایست
و قلب برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو بخاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
روزی که آهنگ هر حرف ؛ زندگیست
تا من بخاطر آخرین شعر ،رنج جستجوی قافیه نبرم...
روزی که تو بیایی ؛ برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما دوباره برای کبوتر هایمان دانه بریزیم...
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که دیگر نباشم .
تاریخ : سه شنبه 92/5/22 | 8:36 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروز | نظرات ()