سفارش تبلیغ
صبا ویژن

احترام به سادات‏

آیت‏اللّه حاج شیخ ابوالقاسم قمی

مرحوم آیت‏اللّه حاج شیخ ابوالقاسم قمی از همان ابتدا، همگام با تحصیل، در تهذیب و تزکیه نفس نیز کوشا بود و از اساتید برجسته اخلاق کسب معنویت می‏کرد.

ولادت

آیت‏اللّه حاج شیخ ابوالقاسم قمی، در حدود سال 1280 ق، در بیت علم و فضیلت زاده شد. پدرش مرحوم شیخ ملا محمد تقی هم یکی از افاضل قم بوده است.(1) البته سال ولادتش، در جایی تصریح نشده است، اما از آنجا که در سال 1353 ق، در سنین بیش از هفتاد سالگی بدرود حیات گفت پس سال تولدش در حدود 1280 ق بوده است.(2)

ویژگیهای اخلاقی‏

مرحوم آیت‏اللّه حاج شیخ ابوالقاسم قمی از همان ابتدا، همگام با تحصیل، در تهذیب و تزکیه نفس نیز کوشا بود و از اساتید برجسته اخلاق کسب معنویت می‏کرد و بر ملکات خوب نفسانی خود می‏افزود. وی به گونه‏ای خود را با ادب اسلامی مزیّن نموده بود که هر کس با او همنشین می‏شد، به یاد خدا می‏افتاد و رنگ الهی می‏گرفت.

مرحوم آیت‏اللّه حاج شیخ ابوالقاسم دارای ویژگیهای اخلاقی منحصر به فردی بود که او را از دیگران متمایز ساخته بود چنانچه از آیت‏اللّه العظمی گلپایگانی چنین نقل شده است:

 ما عمدتاً برای استفاده از اخلاق و انفاس قدسی ایشان به درسش می‏رفتیم و علاوه بر آن از علمش هم بهره می‏بردیم و همین مطلب را هم آیت‏اللّه شبیری زنجانی از امام خمینی و پدرشان آیت‏اللّه سید احمد زنجانی نقل کرده‏اند که فرموده بود: در زمان ما در قم درس رسمی اخلاق نبود.

اما نمونه‏های اخلاقی در حوزه از قبیل آیت‏اللّه حاج شیخ ابوالقاسم قمی وجود داشت که انسان می‏توانست زندگی آنان را الگو و سرمشق قرار دهد(3) مرحوم آیت‏اللّه حاج آقا حسین قمی هم فرموده بود:

 من منکر بودم که در این زمان و در شرایط فعلی و فساد عمومی آدم خوب و کامل پیدا شود. با اینکه در قم آقا شیخ ابوالقاسم قمی و در نجف آقا سید مرتضی کشمیری را دیدم و یقین کردم در این عصر هم انسان کامل و مؤمن حقیقی پیدا می‏شود.(4)

احترام به سادات‏

یکی از ویژگیهایش، احترام و اکرام سادات بود. نقل شده است: همسر وی علویه بود و فوق العاده مورد احترام ایشان، به گونه‏ای که خود از نان جو استفاده می‏کرد، ولی مقیّد بود برای او نان گندم تهیه کنند. آیت‏اللّه سید مصطفی صفایی فرموده بود:

 روزی در جلسه‏ای، یکی از سادات را بر خودش - به هنگام خروج - مقدم داشت، یکی از علمای قم به او گفت: چرا آبروی ما را می‏بری؟ ایشان در جواب گفت:

می‏خواهی آبروی مرا جلو پیغمبر ببری؟ او سید است و باید مقدم داشته شود.(5) نیز ایشان معمولاً کنار سفره خود، فقرا و سادات مستمند را می‏نشاند و از آن غذایی که خود می‏خورد به آنها هم می‏خورانید.

دوری از حاکمان وقت‏

دیگر از ویژگی‏هایش دوری از ارباب قدرت و پرهیز از مراوده با آنان بوده است. شبی صمصام - رئیس شهربانی وقت قم - برای وی کیسه‏ای پول می‏فرستد و معظم‏له آن پول را به وسیله فرزندش باز می‏گرداند و به فرزندش - که می‏گفت: پدر! با اینکه ما در فشاریم چرا این پول را پس می‏فرستید؟

 - فرمود: بابا خدا یک عقلی به من بدهد یک دینی به شما، اینها پول می‏آورند و بعد از ما انتظاراتی دارند ما نمی‏توانیم از آنها پول بگیریم.(6)

 آیت‏اللّه بهاء الدینی هم فرموده است: تنها با سادات و اهل علم خوب بود، با متنفذین هیچ خوب نبود به گونه‏ای که هیچیک از آنان جرأت نداشتند برای او هدیه‏ای بفرستند، میرزا اجازه نمی‏داد متنفذین در کارهای او دخالت کنند.(7)

اخلاص‏

مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ مرتضی انصاری قمی فرموده بود: روزی حاج شیخ ابوالقاسم برای اقامه جماعت به مسجد امام (ع) آمد و قبل از خواندن نماز به خانه‏اش بازگشت.

 وقتی از ایشان علّت را جویا شدند، فرمود: کثرت نمازگزاران مرا خوشحال کرد و دیدم امروز قصد قربت در این نماز ندارم.(8)






تاریخ : یکشنبه 91/1/13 | 7:44 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروز | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


کد موسیقی برای وبلاگ