سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اینجا من هستم!

 

نیمکتی چوبی چتری که بسته است...!

دلم تنگ نیست...

تنها منتظر بارانم...

که قطره هایش بهانه ای باشد...برای نمناک بودن لحظه هایم واثبات بی گناهی چشمانم...

من غرورم را مدیون بارانم هنوز

باران راسپاس که پنهان کرد اشک هایم را

باران را سپاس که آبرویم را خرید تا نفهمند آدم ها

که من از تنهایی نیست که قدم میزنم

من زیرباران رفتم تا که آسوده خاطر ببارم...بی آنکه بترسم از نگاه کسی...

به سلامتی باران که حفظ کرد غرورم را

سرمی کشم جام وفا را امشب...






تاریخ : پنج شنبه 92/7/18 | 11:53 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروز | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


کد موسیقی برای وبلاگ