سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه افتاد. او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد و اگر چه روزها افق را به دنبال یاری رسانی از نظر می گذارند، اما کسی نمی آمد...
تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه افتاد. او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد و اگر چه روزها افق را به دنبال یاری رسانی از نظر می گذارند، اما کسی نمی آمد.

سرانجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای بسازد تا خود را از عوامل زیان بار محافظت کند و داراییهای اندکش را در آن نگه دارد.

اما روزی که برای جستجوی غذا بیرون رفته بود، به هنگام برگشتن دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود. متاسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه جیز از دست رفته بود.

از شدت خشم و اندوه درجا خشک اش زد فریاد زد: خدایا چطور راضی شدی با من چنین کاری کنی؟"

صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، از نجات دهندگانش پرسید: شما از کجا فهمیدید که من اینجا هستم؟ آنها جواب دادند: ما متوجه علائمی که با دود می دادی شدیم.

وقتی که اوضاع خراب می شود، ناامید شدن آسان است. ولی ما نباید دلمان را ببازیم چون حتی در میان درد و رنج دست خدا در کار زندگی مان است.

پس به یاد داشته باش، در زندگی اگر کلبه ات سوخت و خاکستر شد، ممکن است دودهای برخاسته از آن علائمی باشد که عظمت و بزرگی خداوند را به کمک می خواند.


منبع: گروه اینترنتی وارنینگ





تاریخ : شنبه 90/11/1 | 1:49 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروز | نظرات ()
خرید از بساط های پهن شده روی زمین و فضاهای شلوغ و پر رفت و آمد شاید برای بسیاری از افراد به خصوص خانم ها هیجان آور باشد، یکی از بهترین گزینه ها برای این افراد جمعه بازار پارکینگ پروانه است که تمام این خصوصیات را دارد. جمعه بازار فضایی است برای گم شدن در تاریخ...
برترین ها به نقل از هفت صبح : خرید از بساط های پهن شده روی زمین و فضاهای شلوغ و پر رفت و آمد شاید برای بسیاری از افراد به خصوص خانم ها هیجان آور باشد، یکی از بهترین گزینه ها برای این افراد جمعه بازار پارکینگ پروانه است که تمام این خصوصیات را دارد.

بعضی ها برای تفریح به اینجا می آیند و بعضی دیگر خریداران ثابت این بازار هستند. کوچک و بزرگ هم ندارد. جمعه بازار فضایی است برای گم شدن در تاریخ، از لوازم قدیمی گرفته تا صنایع دستی و لباس های کارشده را می توانید در این بازرا پیدا کنید، بازاری که تنها یک روز در هفته آن هم برای چند ساعتی برپا می شود. جمعه بازار مثل مراکز خرید تمیز و مدرن نیست. برای خرید از اینجا باید اجناس را از روی زیراندازهای پهن شده روی زمین انتخاب کنید. آن هم زمینی که جای چرخ ماشین ها بر رویش پیداست.



اگر می خواهید برای بار اول سری به جمعه بازار پارکینگ پروانه بزنید کافی است تا چهار راه مخبرالدوله بیایید. از آنجا به بعد تنها لازم است جمعیت بسیاری زیاد را که اکثر  آنها لباس های خاص با فرم و رنگ های خاص به تن دارند را دنبال کنید، اما این بهترین نقطه ماجرا است. زمانی که وارد محوطه پارکینگ می شوید ممکن است یاد لانه زنبور بیفتید چون آنقدر تعداد افرادی که در آن فضای بسته می بینید و همگی هم در رفت و آمد هستند زیاد است که شاید برایتان باورنکردنی باشد.

چطور به جمعه بازار برویم؟

از تقاطع خیابان سعدی و خیابان جمهوری که کمی به سمت غرب بیایید به پارکینگ پروانه می رسید. راحت ترین راه برای رفتن به جمعه بازار استفاده از مترو است. از ایستگاه سعدی تا ورودی پارکینگ پروانه راه کوتاهی است که می توانید در حداکثر 10 دقیقه طی کنید اما راه های دیگری هم هست می توانید خیابان سعدی را به سمت جنوب بیایید. یا از اتوبوس های خیابان جمهوری استفاده کنید.

اگر می خواهید با ماشین شخصی خودتان به جمعه بازار بیایید باید کمی زودتر خودتان را به چهارراه مخبرالدوله برسانید تا بتوانید از جای پارک های خیابان سعدی البته با پرداخت هزینه پارک استفاده کنید.



 اما اگر جای پارک مناسبی هم پیدا نکردید، می توانید از پارکینگ سعدی که کمی پایین تر از خیابان جمهوری قرار دارد استفاده کنید. ورودی این پارکینگ دو هزار تومان است و هزینه کلی آن بیشتر از هزینه پارکبان می شود. جمعه بازار از 10 صبح تا سه بعدازظهر برپا است و پیشنهاد ما برای بهترین خرید ساعات اولیه آن است که شما تنوع و انتخاب های زیادی خواهید داشت.

فضای جمعه بازار چگونه است؟

جمعه بازار در یک پارکینگ پنج طبقه نسبتا تاریک برپا می شود و پیدا کردن راه و راهرویی که می خواهید از آن به طبقات بالاتر بروید با وجود خریداران زیاد کار دشواری است. از شیب تند ورودی که بالا بیایید با ردیف هایی از اجناس و فروشندگان مواجه می مشوید که مرتب در کنار هم قرار گرفته اند. هرچند گاهی ردشدن از میان این ردیف ها به خاطر تعداد افرد زیاد غیرممکن می شود. نداشتن سیستم تهویه هوا باعث می شود فضای درونی جمعه بازار در تابستان ها بسیار گرم و غیرقابل تحمل و زمستان ها بسیار سرد شود. به علاوه اینکه غیر از طبقه اول دیواره های طبقات بالاتر هیچ حفاظی ندارند تنها بانرده های فلزی از فضای بیرون جدا شده اند.



اگر حادثه ای در فضای درونی اتفاق بیفتد تقریبا هیچ راه فراری غیر از پله های فرار وجود ندارد که آن هم آنقدر کم عرض است که کفاف جمعیت درون محوطه را ندارد. از این پله های فرار می توانید برای رفتن به طبقات هم استفاده کنید، البته استفاده از این پله ها مستلزم این است که کاملا با م حیط و طبقات آشنایی داشته باشید.

از جمعه بازار چه می توانیم بخریم؟

از صنایع دستی ساده و ارزان قیمت گرفته تا فرش و گلیم های بسیار گران قیمت را می توانید در جمعه بازار پیدا کنید. لباس های مختلف که یا بسیار کار شده و گران قیمت هستند یا بسیار ساده و حتی بدون الگو دوخته شده اند. در دو طبقه اول جمعه بازار همکه مختص فروش عتیقه جات است، می توانید هر آنچه در سالها پیش وجود داشته است را پیدا کنید. گرامافون های میلیونی، صفحات موسیقی قدیمی، ظرف و ظروف عتیقه مثل سماور و سینی،کلکسیون های گران قیمت سکه، لاله و جاشمعی های قدیمی و صندلی های لهستانی را می توانید در این دو طبقه پیدا کنید.

 تعداد زیادی از غرفه ها هم به پارچه ها و لباس های ترکمن اختصاص دارد. لباس های ترکمن که با رنگ های متنوع روی هم چیده شده اند و کار دست هستند و رومیزی های ملیله دوزی شده که از 3 تا 50 هزار تومان می توانید خریداری کنید. گاهی حتی می توانید فرش های دست بافت قدیمی یا جدید را هم در جمعه بازار ببینید. با اینکه عمده خریداران برای صنایع دستی به اینجا می آیند عتیقه فروش ها مشتریان خاص خودشان را دارند.



فروشندگان چه کسانی هستند؟

در جمعه بازار تعداد بسیار زیادی از دختران و پسران جوان را می بینید که صنایع دستی خودشان را می فروشند. این صنایع دستی معمولا نسبت به فصل تغییر می کنند. مثلا این روزها  انواع بافت های زمسانی را می توانید، ببینید که بسیار ساده و زیبا هستند و قیمت پایینی هم دارند. فروشندگان ترکمن که تعدادشان کم هم نیست مرد و زن، غرفه های بزرگی دارند. اکثر غرفه های طبقات عتیقه فروشان هم معمولا توسط فروشندگان خیابان منوچهری اجاره می شود.

خانم های میانسالی هم هستند که لباس های دست دوز خودشان را می فروشند. تعداد فروشندگانی که از شهرستان ها برای همان چند ساعت به تهران می آیند و حتی گاهی با لباس های محلی می نشینند هم کم نیست. اکر فروشندگان جمعه بازار بسیار خوش اخلاق و خوش صحبت هستند. شاید جمعه بازار تنها جایی باشد که می توانید مدت طولانی را با فروشندگانش صحبت کنید و از هم صحبتی با آنها لذت هم ببرید، حتی اگر خرید چندانی هم نداشته باشید.



خریداران چه کسانی هستند؟

در جمعه بازار هم فروشندگانی که چند سالی است غرفه دارند شناخته شده هستند و هم تعداد زیدی از خریداران، دختران و پسران جوان که ظاهر هنری دارند و چهره های شناخته شده هنری، جزو مشتریان پروپاقرص اینجا هستند. البته تعداد کسانی که خانوادگی برای خرید به جمعه بازار می آ یند هم کم نیست. بیشتر خریداران طبقات عتیقه فروشی آقایان هستند اما اکثر خریداران به تمامی طبقات سر می زنند. تعداد بسیار زیادی از کسانی که به عنوان توریست به ایران می آیند به جمعه بازار سری می زنند. البته توریست ها بیشتر در فصل های اولیه سال برای خرید به جمعه بازار می آیند و اغلب سراغ خرید صنایع دستی، رومیزی های کار شده و عتیقه هایی با قیمت چند برابر بیشتر می روند. بخش دیگری از خریداران فروشندگانی هستند که از جمعه بازار عمده خرید می کند و حتی برای هفته های بعد سفارش های عمده هم می دهند.

دیگر چه از جمعه بازار بدانیم؟

یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که زمان خریدن لباس های جمعه بازار دارید این است که اتاق پرو ندارید و از آنجا که امکان تعویض خریدهایتان وجود ندارد مجبورید لباس ها را از روی لباس های خودتان و در میان  تعداد بسیاری زیادی از افراد پرو کنید. با اینکه تعداد غرفه های جمعه بازار بسیار زیاد است اما کل اجناس در چند دسته محدود جای می گیرند و تنوعی بابت مدل و قیمت ها وجود ندارد. شما می توانیدن صنایع دستی کار شده را با قیمتی ارزان تر از فروشگاه ها سطح شهر خریداری کنید اما اگر بخواهید یک جعبه کبریت قدیمی را خریداری کنید باید 500 تومان بپردازید.



با اینکه در جمعه بازار امکان استفاده از کارت خوان وجود ندارد و باید به صورت نقدی خرید کنید بهتر است مبلغ زیادی را با خودتان حمل نکنید. بوفه هم با اینکه کیفیت غذای بالایی ندارد اما مواد غذایی محدودی را در اختیارتان قرار می دهد اما اگر می خواهید در جمعه بازار غرفه اجاره کنید باید بابت هر روز اجاره 9 هزار تومان پرداخت کنید البته به شرط آنکه غرفه دارهای ثابت حضور نداشته باشند که بتوانید به جای آنها قرار بگیرید.





تاریخ : شنبه 90/11/1 | 1:49 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروز | نظرات ()
خانم ها و آقایون در شرایط مختلف چه می کنند؟
کل کل میان خانم ها و آقایان چه به شوخی و چه به جدی مهم ترین ژانر کل کل میان موجودات زنده است. بخصوص بین ما ایرانی هایی که از همان دوران ابتدایی گوش مان به اشعار فخیمه ای چون «دخترا شیرن مث شمشیرن، پسرا موشن مثل خرگوشن» و یا بالعکس عادت کرده و فحوای آن با گوشت و خونمان درآمیخته است.
 برترین ها به نقل از مجله یکشنبه : کل کل میان خانم ها و آقایان چه به شوخی و چه به جدی مهم ترین ژانر کل کل میان موجودات زنده است. بخصوص بین ما ایرانی هایی که از همان دوران ابتدایی گوش مان به اشعار فخیمه ای چون «دخترا شیرن مث شمشیرن، پسرا موشن مثل خرگوشن» و یا بالعکس عادت کرده و فحوای آن با گوشت و خونمان درآمیخته است.



ما در این بخش سعی کرده ایم مقداری از کل کل های اینچنینی را برایتان جمع بیاوریم. باور کنید واقعا هیچ قصدی برای طرفداری از جنسیت خاصی را هم نداریم، قصد توهین را هم همینطور هدف فقط کمی مزاح است اگرچه که برخی از این مزاح ها هم می تواند تلنگری جدی به رفتارهای ما در میان هر دو جنس باشد.

وقتی پسرا دور هم جمع میشن چی کار می کنن

*ایتالیا: درمورد مد عینک و لباس جدیدشون بحث می کنن!

*آلمان: درباره سیاست های دولت حرف می زنن!

*مکزیک: دونفر شون دوئل می کنن و یه نفرشون ناظر دوئل میشه و دو نفر دیگه هم گیتار می زنن!

امارات متحده عربی: 4 نفرشون دست می زنن و یه نفرشون می رقصه!

افغانستان: اگه پول نداشته باشن کار می کنن و اگه پول داشته باشن می خوابن!

کره جنوبی: باهم یه شرکت راه میندازن و یه کالای ژاپنی رو کپی می کنن!

چین: اینها که دیگه روی هرچی متقلیه کم کردن کافی یه چیزی یه جای دنیا ساخته شه 3 سوت نزده کپی می کنن

آذربایجان: یه بطری آب پرتقال می خرن و با هم می خورن!

مصر: میرن یه جا می شینن قلیون می کشن!

پاکستان: یه باند قاچاق تریاک تشکیل میدن!

روسیه: از همدیگه رشوه می گیرن!

ژاپن: هیچوقت 5 نفر دور هم جمع نمیشن! چون همیشه حداقل 3 نفرشون کار دارن!

هند: یا با همدیگه می رقصن و یا میرن سینما و رقص تماشا می کنن!

عراق: برای حمله به سربازهای آمریکایی نقشه می کشن!

کوبا: هر وقت 2 نفر یا بیشتر یه جا جمع بشن از کاسترو تعریف می کنن!

ایران: یا پشت سر بقیه غیب می کنن یا روزنامه راه میندازن یا به جلسه سخنرانی ترتیب میدن یا از حرف زدن و سوتی های همدیگه ایراد می گیرن یا یه نفرشون رو میذارن وسط و 4 نفرشون متلک بارونش می کنن یا الکی می خندن یا یه پیتزافروشی باز می کنن یا بدون هیچ صحبتی می ایستن و چشم و سرشون و رو می چرخونن و مردم رو نگاه می کنن یا یه شرکت کامپیوتر و اینترنت راه میندازن یا میرن یه چت روم توی یاهو مسنجر می سازن.



کلاس های آمادگی آقایان جهت رسیدن به سطح هوشی یک خانم!!!

هدف های آموزشی: کلاس های آمادگی دایم برای مردان تا عضوی از بدنشان به نام مغز را فعال کنند، عضوی که آنان منکر وجود آن هستند.

برنامه: 4 واحد اجباری

واحد 1: کلاس های اجباری

1. بیاموزیم چگونه بدون مادرمان زندگی کنیم. (2000 ساعت)

2. زن من مادر من نیست. (350 ساعت)

3. تمام درآمدم را به زنم می دهم. (550 ساعت)

4. می فهمم که فوتبال ورزش نیست و رونالدو یک ابله است. (500 ساعت)

5. زن من پرستار من نیست.

6. زن من کلفت من نیست.

واحد 2: زندگی مشترک

1. بچه دارشدن بدون احساس حسادت. (50 ساعت)

2. من دیگر به دوره های دوستانه زنم دوره احمق ها نمی گویم. (500 ساعت)

3. ترک اعتیاد به بازی کردن با کنترل از راه دور تلویزیون. (550 ساعت)

4. من پیشرفتک ردم و تکبر را کنار گذاشتم... (تمرین عملی همراه با نوار وی دیو 100 ساعت)

5. من دیگر دوش استخر را بدوش حمام اشتباه نمی گیرم.

6. چگونگی انتقال لباس های کثیف به سبدشان بدون پخش و پلاکردن آنها. (500 ساعت)

7. چگونگی بهبود یافتن از سرماخوردگی بدون از دست دادن امید به زندگی. (200 ساعت)

8. چگونگی به تنهایی لباس پوشیدن، به تنهایی لباس انتخاب کردن و دانستن محل کمد لباس ها.

واحد 3: تفریح و سرگرمی

1. اتوکشی در دو مرحله:

الف) یک پیراهن در کمتر از 2 ساعت

ب) تکرار با دیگر لباس ها (تمرین عملی)

2. تمیزکردن خانه... فعالیتی مطلوب و دلپذیر.

3. فراموش نکردن بیورن بردن زباله ها.

4. به خاطر سپردن معنای جاروبرقی: وسیله ای برای تمیزکردن خانه که گرد و خاک و آشغال ها را جمع می کند. (برای استفاده بهتر به بخش 1 واحد 4 توجه کنید.)

5. چگونگی استفاده از دستمال گردگیری.

6. جمع کردن خرابکاری ها بعد از انجام تعمیرات در خانه.

7. بیاموزیم معادل زنانه ی + نشستن جلوی تلویزیون؛، + ایستادن کنار اجاق گاز؛ نیست.

واحد 4: کلاس آشپزی

سطح 1 (مقدماتی): وسایل خانه:

ON: روشن کردن دستگاه

OF: خاموش کردن دستگاه

سطح 2 (پیشرفته): درست کردن اولین سوپ آماده بدون سوزاندن آن.

(تمرین عملی: قبل از اضافه کردن مواد، آب را بجوشانید.)

سطح 3 (تخصصی): درست کردن چای بدون فراموش کردن آب و چای، و دم کردن آن داخل قوری و نه کتری.

سطح 4 (عالی): تعارف کردن چای بدون این که نصف آن در نعلبکی بریزد.





تاریخ : شنبه 90/11/1 | 1:49 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروز | نظرات ()
تصاویری گویا از ماجرای درگیر شدن کروکودیل با ماده فیل و شجاعت و فداکاری یک بچه فیل که اخیرا جزء موضوعات دراماتیک و داغ ایمیل های روزانه کاربران اروپایی و خصوصا بریتانیا شده که بد نیست شما دوستان پرشین استار هم از این اتفاق نادر و البته قابل تامل بی خبر نباشید.
تصاویر ابتدایی این مطلب هر چند قدری ناخوشایند است ولی وقتی به تصویر آخر می رسید نظرتان عوض می شود ... تصاویری گویا از ماجرای درگیر شدن کروکودیل با ماده فیل و شجاعت و فداکاری یک بچه فیل که اخیرا جزء موضوعات دراماتیک و داغ ایمیل های روزانه کاربران اروپایی و خصوصا بریتانیا شده که بد نیست شما دوستان پرشین استار هم از این اتفاق نادر و البته قابل تامل بی خبر نباشید.

ماجرا از اونجا شروع میشه که یه ماده فیل بهمراه بچه اش لب رودخانه ای در یه پارک ملی حیات وحش در آفریقای جنوبی داشتند آب می خوردند که چشمتون روز بد نبینه ! یه مرتبه سر و کله ی یه کروکودیل زبون نفهم پیدا شدن همان و گرفتن و ول نکردن خرطوم فیل بینوا هم همانا ... خیلی دردناکه نه ؟!

عکاس این تصاویر در یادداشتش نوشته فیل بخت برگشته به حدی تقلا می کنه تا خودش رو از آرواره های سنگین کروکودیل نجان بده که میشد این جدال رو به جنگ با زامبی ها تشبیه کرد. خلاصه مامان فیله داشت مغلوب قدرت کروکودیل بیرحم می شد و کم مونده بود که نیروی نداشته اش تموم بشه که اتفاقی شگفت انگیز افتاد و اون چیزی نبود جز اینکه اون بچه فیل شجاع نقش خودش رو جوری ایفا کرد که هر طور شده مادرش از این دردسر نجات پیدا کنه و بدینصورت خودش رو روی تمساح انداخت و مادرش رو نجات داد. شاید اون فیل کوچولو باور داشت که عشــق به مــادر، انسان و حیوان نمی شناسه و باید هر طور شده براش فداکاری کرد ...














قربون هر چی بامرام و بامعرفته که حاضره واسه اثبات عشــق به مــادر، خطر کنه


منبع: پرشین استار





تاریخ : شنبه 90/11/1 | 1:49 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروز | نظرات ()
<      1   2   3      
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


کد موسیقی برای وبلاگ