سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انگیزه هایی برای درس خوندن

یادمه از بچگی درس خوندن برای درس خوندن نبود ؛

برای شکلات و بستنی بود ،

برای استفاده از یک تابستون خوب بود،

برای ترس از پدر و مادر بود،

برای دوچرخه و آتاری و ... بود،

بخاطر غر زدنها و هشدارهای مادر بود،

بزرگتر که میشی ...

دیگه شکلات و بستنی برات بی معنی میشه ؛

تابستونها هم مزه ی خوبشون رو از دست میدن ؛

ترس از پدر و مادر کم میشه ( اگر محو نشه ) ؛

دوچرخه و آتاری خز میشن ؛

هشدارهای مادر تموم میشن ؛

و تو میمونی و علتهایی که دیگه نیستن و کوله باری از درس و مشقی که هنوز به سرانجام نرسیدن و یک افت شدید ...

استرس ، استرس و استرس ...

تو دوره ی دانشجوییم یک راه حل به ذهنم رسید که جواب داد .

یک خانم دانشجو که درسش هم خوب بود رو بعنوان نشونه در نظر گرفتم و بدون اینکه بهش بگم رقابتم رو باهاش شروع کردم. حتی اگر برنده نمیشدم لاقل پاس میکردم.

پایان ترم و بعد از امتحانات روی برد دانشگاه بعد از نمره ی خودم دنبال نمره اون میگشتم تا ببینم که چقدر تلاش لازمه تا اونو پشت سر بگذارم .

لذت رقابت و بردن چیزیه که هنوز که هنوزه برام شیرینه ...

( در جهت اینکه مطلب بد آموزی نداشته باشه عرض کنم که لازم نیست معیاری که میخواید انتخاب کنید حتما یک خانوم باشه ، یک دوست ، یکی از بچه های فامیل و یا حتی خودتون )

انتخاب دوست در نمراتی که بدست خواهید آورد هم مهمه.






تاریخ : چهارشنبه 91/10/13 | 1:23 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروز | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


کد موسیقی برای وبلاگ