جملاتی خاص برای افراد خاص !
نازم به ناز آن کس که ننازد به ناز خویش
ما را به ناز فروشان نیاز نیست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نیاز است
::
::
::
::
به اندازه دیوونه های دیوونه خونه ، دیوونه وار دیوونتم دیوونه !
::
::
::
::
دوست داشتن دل می خواد نه دلیل پس دوستت دارم بی دلیل . . .
::
::
::
::
دستم را بگیر . . . ! ببر . . . !
به دور دست هایی که در دسترس هیچ . . . !
دستی نباشم . . . !
::
::
::
::
شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش !
من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود ،
به امیدی که تو فانوس شب من باشی . . .
::
::
::
::
ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
::
::
::
::
قرارمون این نبود ، قرار بود برای برقراری یکدیگر بکوشیم
نه برای بی قراری ، حالا که از من دوری بدجوری بی قرارتم . . .
::
::
::
در بودنت به نبودنت و نبودنت ، به بودنت می اندیشم . . .
ای بود و نبود من . . . !
::
::
::
::
فکر تنهایی نباش تنهایی خودش تنهاست ، تنها به فکر کسی باش که بی تو تنهاست …
::
::
::
::
عادت کن که عادت نکنی ، که اگه عادت کنی نمی تونی عادت نکنی !
::
::
::
::
به خاطر خاطره هایت ، خاطرت در خاطرم ،
خاطره انگیز ترین خاطره هاست . . .
::
::
::
::
گرچه همه بودند . . .
اما تو که نبودی ، بودن ِ همه نبودن بود ، تا بودن . . .
تو نبودی و من در فزاقت ، تمام خلوتم را با خودم تقسیم کردم . . .
::
::
::
::
بهتر بودن ، بهتر از اینه که وانمود کنی که بهترینی . . .
::
::
::
::
یادم باشه که یادت باشه که یادم بیاری که یادت بدم که یاد بگیری
که همیشه به یادتم و یادت هیچ وقت از یادم نمیره اینو یادت نره . . . !
::
::
::
::
یادته یادم دادی یادت باشم ؟
حالا یادت باشه یادت نره به یادتم . . .
::
::
::
::
وقتی قرار شد من بی قرار تو باشم ، ناگهان تو تنها قرار زندگی ام شدی !
::
::
::
::
در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشتی .
الهی تنهاترین تنها کست در تنها ترین تنهاییت تنهای تنهایت گذارد . . .
::
::
::
::
گاهی دلم بی هوا ، هوایت را می کند . . .
هوای تو ، تویی که هیچ وقت هوایم را نداشتی !
::
::
::
::
وقتی تو نیستی همه نیستن ! نه که نیستن ؛ هستن ، ولی مثل تو نیستن . . .
::
::
::
::
زندگی زیباست ، که گاه خاطره ای در میان خاطره ها ،
خاطره ی خاطره ها می گردد ...
اگر هر انسانی بر طبق طبع و مزاج خویش غذا میل کند، کمتر بیماری به سراغ او خواهد آمد. شناخت طبع بر هر فردی لازم و ضروری است و از طریق آن، میتوان از بسیاری مشکلات که معمولاً برای انسان پیش میآید پیشگیری کرد. بهترین و منطقیترین روش این است که ابتدا طبع و مزاج خود و پس از آن غذای مصرفی روزمره و مناسب خویش را بشناسیم تا دچار بیماری و کسالت نشویم.
راههای آسان تشخیص طبع غالب
بسیاری از بیماریها طبع سرد دارند و بعضی طبع گرم. گاهی چند بیماری مثل کم خونی یا قند بالای خون و ... به طور هم زمان در کسی وجود دارند که هر کدام به سهم خود، بر طبع غالب مریض از نظر سردی و گرمی تاثیر میگذارند، لذا فرد نمیتواند طبع اصلی خود را بشناسد.
فردی که طبع غالبش سودا است، فکر میکند همیشه باید طبع سرد و خشک داشته باشد و اگر یک روز علایمی از گرمی و یا تری در وجودش پیدا شد، فکر می کند اشتباه کرده، در حالیکه اینطور نیست، زیرا ممکن است در شرایطی و به طور موقت، اثراتی از طبع دیگر را نیز در خود حس کند. مثلا در حالی که طبع سردی دارد، گاهی احساس گر گرفتگی هم بنماید و گاهی احساس کند بلغم هم پیدا کرده و خوردن چیزهای بلغمی مثل ماست او را بسیار تحریک کند و یا برعکس صفرا هم پیدا کرده و با خوردن گرمی جات مانند ادویه و فلفل فورا سر و صورتش کهیر میزند.
اینک قاعدهای را به شما یاد میدهیم که تشخیص سردی مزاج از گرمی مزاج را برای شما آسانتر نماید و آن عبارت است از اینکه : آیا در بیشتر حالات، لباس زیاد میپوشید یا خیر خصوصا در زمستان، زیرا کسانی که طبع سرد دارند تحمل سرما را ندارند و کسانی که طبع گرم دارند تحمل گرما را ندارند.
لذا بر اساس این قاعده، سه دسته از افراد را میشود شناسایی نمود:
- افرادی که به طور واضح سرد مزاجند و معمولا بیشتر از دیگران لباس میپوشند.
- افرادی که گرم مزاجند و کمتر از دیگران لباس میپوشند.
- افرادی که در زمستان، زیاد لباس میپوشند و در تابستان هم کم میپوشند.
پس می توان گفت :
سرد مزاج، کسی است که در همه فصول احساس سرما می کند و یا فقط در فصول سرد، سردی مزاج پیدا میکند و گرم مزاج کسی است که در اکثر اوقات سال، لباس زیادی نمیپوشد .
در بین سرد مزاجان گروه بلغمی کسانی هستند که در چهار فصل سال احساس سرما میکنند، ولی گروه سوداوی مزاج خیلی احساس سردی نمیکنند و در برخی فصول سال، احساس سرما دارند.
در بین گرم مزاجها، گروه صفراوی مزاج، همیشه و در هر چهار فصل سال، حرارت بدنشان بالاست و همیشه از گرما شاکی هستند، اما گروه دموی مزاج، فقط در فصول بهار و تابستان از گرما شاکی هستند و در بقیه فصول خیلی احساس گرما ندارند.
پس نتیجه میگیریم :
1- صفراویها در تمام فصول سال، خصوصا در تابستان، حرارت بدنشان بالاست و احساس گرما دارند.
2- دمویها فقط در فصول گرم سال، حرارت بدنشان بالاست، ولی در پاییز و زمستان به لباس گرم احتیاج پیدا میکنند.
3- بلغمیها در تمام فصول سال، خصوصا در زمستان، احتیاج مبرم به پوشیدن لباس گرم دارند.
4- سوداویها هم فقط در فصول سرد سال، یعنی پاییز و زمستان، به لباس گرم احتیاج دارند و در سایر فصول، خیلی احساس سرما ندارند.
5- گروه پنجمی هم وجود دارد که اگر چه ممکن است با یکی از شرایط گفته شده در بالا منطبق باشد، ولی قسمتی از بدنشان همیشه سرد(مثل نوک انگشتان دست) و یا همیشه گرم (مثل کف پا) است.
برخی از بیماریها، قسمتی از بدن را گرم و یا سرد کنند و همین امر باعث اشتباه شما در تشخیص طبع غالب میشود؛ مثلا کم خونی باعث سردی نوک انگشتان دستها و پاها، یائسگی باعث گرگرفتگی بدن و چربی خون بالا باعث داغی کف پا میشود و ممکن است سینوزیت باعث احساس سردی شدید در پیشانی و ورم معده باعث احساس سردی زیاد در ناحیه وسط قفسه سینه گردد.
لازم است شما این گونه موارد استثنا را شناسایی کنید و حساب آن را از طبع غالب خویش جدا کنید، مثلا ممکن است شما صفراوی مزاج باشید و در همه جای بدن و در همهی فصول سال احساس گرما نمایید، اما در عین حال وسط قفسه سینه شما سرد باشد که نشان میدهد ورم معده یا ریفلاکس (ترش کردن غذا) دارید. یا ممکن است بلغمی مزاج باشید و در همه جای بدن و در همهی فصول سال احساس سرما کنید، ولی کف پاهایتان داغ باشد که نشان می دهد چربی خونتان بالاست.
یا این که خانم بلغمی مزاجی که همیشه و در تمام فصول سال، سرد مزاج است، اما اخیرا به علت شروع یائسگی، دچار گر گرفتگی میشود. ولی این شخص در تقسیمات طبعشناسی، همچنان بلغمی مزاج است و احساس گرگرفتگی دلیلی بر گرم شدن مزاج وی نمیباشد، مگر اینکه جدیدا در همهی فصول سال و در اکثر جاهای بدن احساس گرما کند و دیگر احساس سرما نداشته باشد. در این صورت می گوییم که این فرد یائسه به کلی تغییر طبع داده و صفراوی مزاج یا احیانا دموی مزاج شده است. البته معمولا چنین مواردی نادر است.
لذا به این نتیجه میرسیم که برای تشخیص طبع غالب هر فرد، نباید فریب سردی یا گرمی موضعی را بخوریم، بلکه بهترین راه برای تشخیص سردی از گرمی مزاج، همان پوشیدن یا نپوشیدن لباس و در درجه بعدی احساس گرما و در درجه سوم وجود حساسیت پوستی به خوراکیهای گرم مزاج است. مسلم است که فرد سرد مزاج دوش آب سرد نمیتواند بگیرد، ولی فرد گرم مزاج خصوصا صفراوی مزاج این توانایی را دارد.
حال سوال این است که شناخت طبع چه فایدهای دارد؟
پاسخ آن است که با اطلاع از هر نوع طبعی، خیلی چیزها از نظر پزشکی برای ما روشن میشود، لذا دانستن علم طبایع، شما را با تشخیص و درمان بیماریهای مختلف آشنا میسازد.